جستاری دربارهی جسمانیسازی، نشانگان اضطرابی و اختلال تبدیلی
جستاری روانکاوانه در باب سنخ شخصیتی جسمانیساز. نگارنده: احسان صالحی
مدیریت خشم از دیدگاه علوم اعصاب
نگارنده: زینب نادری
سندرم پیش از قاعدگی چیست؟
نگارنده: زینب نادری
بیماریهای روانتنی از دیرباز مورد توجه پزشکان و روانشناسان بودهاند. روان چگونه بر تن اثر میکند؟ تن چگونه روان را تحت تأثیر قرار میدهد؟ شاید بتوان از این نیز فراتر رفت و آغاز روانشناسی بالینی را زمانی دانست بین سالهای 1885 تا 1895 میلادی، که طی آن زیگموند فروید -که بیراهه نرفتهایم اگر او را پدر روانشناسی بالینی بنامیم- توجه خود را معطوف به پدیدهی هیستری کرد، پدیدهای که طی آن، بیمار علائم و نشانههایی جسمانی را همچون فلج موضعی، درد شدید یا ناتوانی از خوردن و آشامیدن، تجربه میکند، بیآنکه این علائم منشأ زیستی داشته باشند. از مطالعه و واکاوی چنین پدیدههایی بود که کتاب درخشانِ مطالعاتی دربابِ هیستری، طی همکاری زیگموند فروید و یوزف بروئر نگاشته شد.
قدم بزرگی که فروید در فهمِ این پدیده برداشت، در ارائهی این توضیح بود که هیستری برآمده از تجارب تروماتیک است. او تروما را رخدادی میدانست که لااقل دو ویژگی داشته باشد: یکی آنکه برای فرد پیشبینیناپذیر باشد، و دیگری آنکه فرد توان پردازش آن رخداد و ظرفیّت یکپارچهکردنِ آن تجربه را با کلیت ساختمانِ تجاربِ خود نداشته باشد. ازآنجا که فرد توان پردازش، فهم یا معنادهی به چنین تجربهای را ندارد، آن را به تمامی سرکوب میکند. در نتیجهی این سرکوبی، خاطرهی این رخداد تروماتیک از حافظهی هشیار فرد بیرون رانده شده و احساسات و هیجانات دردناکی که همراه با این رخداد سربرآوردهاند، از آنجا که برای فرد قابل فهم و پردازش نیستند، تبدیل به اضطرابی مداوم میشوند.
اما همهچیز به اینجا ختم نمیشود. هیستری زمانی ایجاد میشود که فردِ وامانده از صحبت دربارهی تجربهی تروماتیک خود، با بدن خویش شروع به سخنگفتن میکند. گویی بدن، جورِ زبان را کشیده، بهجای آن سخن میگوید و بهطور نمادین، تروما و دردِ متحمّلشده را در معرض نمایش میگذارد. فروید بیمار خانمی را مثال میزند که رانِ پای راستش درد شدیدی داشت، حال آنکه هیچ نشانهی جسمانی یا زیستی در کار نبود. جالبتر آنکه فروید در گزارش خود مینویسد که وقتی نقطهی درد را روی ران پای بیمار خود فشار میداد، علاوهبر درد، نشانی از لذت نیز در چهرهی او ایجاد میشد. در طی روانکاوی، بیمار به یاد میآورد که روزی در حین پانسمانکردن پای پدرِ مریضِ خود، ران پای او با پای پدرش تماس پیدا میکند و درد او نیز از همان روز آغاز میشود. بههنگام تماس ران پای بیمار با پای پدرش، احساساتی اروتیک در او بیدار میشود که بهسبب تروماتیک بودن این احساسات برای بیمار و ناتوانی او در سخنگفتن از آنها، بهتمامی سرکوب میشوند و درعوض بهشکل علائم بدنی خود را نشان میدهند.
جاناتان لیر، فیلسوف و روانکاو آمریکایی، در تفسیر خود از بیمار فروید، مینویسد که این درد رانِ پا، کارکردی دوگانه داشته؛ هم سبب تنبیه بیمار برای داشتن احساسات اروتیک میشد و هم بهسبب ناتوانکردن بیمار از راه رفتن زیاد، او را بیشازپیش نزد پدرش نگه میداشت. درواقع بهتر است بگوییم که در این نگاه، تقریبا تمامی علائم و اختلالات کارکردی دوگانه دارند، هم تلاشی برای ارضای میلاند و هم کوششی جهتِ ازمیانبردن میل.
پس از مطالعاتی درباب هیستری، پژوهشگرانِ بسیاری در زمینهی ارتباط میان روان و تن نوشتند و سخن گفتند و این حیطه تا به امروز، همواره برای متخصصینِ پزشکی و روانشناسی، حیطهای چالشبرانگیز و جذاب بوده است. البته دیگر اختلال هیستریک -که امروزه تحت عنوان اختلال تبدیلی شناخته میشود- تنها اختلالِ مربوط به این حیطه نیست. از عناوین دیگری که در سالهای اخیر به فهرست اختلالهای حوزهی روانتنی افزوده شدهاند میتوان به «جسمانیسازی»، «خود-بیمارانگاری»، «اختلال بدریخت انگاری» و «اختلال درد» اشاره کرد. همچنین توجه روزافزون بهسمت بسیاری از نشانههای جسمانی، مانند سندرم پیشاز قاعدگی، سندرم رودهی تحریکپذیر و چیزهایی ازایندست بوده است، که فشارها و تنشهای روانی به اشکال مختلف بر آنها اثر میگذارند و گاه میتوانند علّت پدیدآیی آنها باشند.
در این صفحه، هدف ما آن است که به مرور زمان، خوانشی روانکاوانه و پویشی از حیطهی پرچالش مسائل روانتنی داشته باشیم. این عرصه با پژوهشهای بالینی زیگموند فروید، پدر روانکاوی آغاز شد، و با پژوهشهای پیشروی روانکاوان دیگر رو به توسعه و رشد گذاشت. دانش روانکاوانه در این حوزه چنان غنی و ارزشمند است که غفلت از عناصر پویشی در فهم مسائل روانتنی، تاحدی برابر با عدم درک صحیح از چنین پدیدههایی است.
نگارنده : احسان صالحی
با ما همراه باشید.
تعریف بیماریهای روانتنی
در بیماریهای روانتنی اگرچه یک فرد مبتلا، علائم جسمی را گزارش میکند، اما علائم ممکن است هیچ توضیح پزشکی نداشته باشد و تأثیر احساسات یا ناراحتی طبیعی بدن باشد، حتی زمانی که یک علت پزشکی وجود داشته باشد، میزان نگرانی فرد با علائم آن تناسب ندارد. افراد مبتلابه بیماریهای روانتنی اغلب از این نکته غافل هستند که وضعیت سلامت روانی آنها موجب این وضعیت جسمی شده است و این پریشانی اغلب باعث میشود که آنها آزمایشهای پزشکی و اقدامات غیرضروری زیادی انجام دهند. این اختلال می تواند بر جنبه های گوناگون زندگی فرد از جمله روابط، اشتغال و … تاثیر بگذارد.